در کار و تجارت بخاطر این 6 دلیل شکست می خوریم
مجید ملوحی |
پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۱۱ ق.ظ |
۰ نظر
اگر انتظار دارید که واقعا توی کار و تجارتتان موفق باشید یاد بگیرید کار را چگونه به بقیه بشناسانید. تمام سرمایه داران بزرگ میدانند چطور کارشان را به بقیه بشناسانند. اگر بلد نباشید کار را برای بقیه توصیف کنید مردم شما را جدی نمیگیرند.
1- افراد کار و تجارت خود را جدی نمیگیرند.
بسیاری از افراد فکر میکنند که این کار یا تجارتی که دارند باید خیلی سریع جواب بدهد و سوددهی داشته باشد. کار یا تجارت تا وقتی با مدیریت صحیح انجام بشود سودآور است. بسیاری از مردم فکر میکنند باید در یک کار یا تجارت سرمایهگذاری کنند، اگر پولساز بود آنرا جدی بگیرند و در صورتی که اول باید کار یا تجارت را جدی بگیرند سپس کار و تجارت پولساز میشود. از افرادی نباشید که به دیگران میگویند شما اصلاً لازم نیست هیچ کاری انجام بدهید. بهترین کود برای مزرعه پولی است که مزرعهدار هزینه میکند. ( بهترین کود برای مزرعه جای پای باغبان است) اگر دوست دارید که کار و تجارت شما پیشرفت کند و اگر دوست دارید دیگران هم شما را جدی بگیرند باید تجارت کار و تجارت خود را جدی بگیرید.
2- شک بزرگترین قاتل کار و تجارت است، چون اعتقاد و ایمان شما را از بین میبرد.
از آدمهای خیالپرداز دوری کنید. هر کار و تجارتی ایمان و اعتقاد میخوادهد. آدمهای خیالپرداز همیشه میگویند اگه من بتونم تا ده سال این کار و تجارت را راهاندازی کنم. آنها هیچ وقت حساب و کتاب این کار را نکردهاند. شما وقتی شک میکنید نفوذتان رنگ میبازد. از آدمهای خیالپرداز دوری کنید یا صحبت نکنید، حتی اگر شما تنها کسی هستید که میتوانید تاثیرگذار باشید. به یاد داشته باشید: بعضیها خواهند توانست و بعضیها نخواهند توانست. هیچکس صددرصد موفقیت را در کارش ندارد، پسزدگی از ماهیتهای کار و تجارت است. رو این جمله تمرکز کنید: اوه خدای من! من عقب رونده شدم. به این دلیل شک قاتل است که همه را تحت تاثیر قرار میدهد.
3- هیچ زمانی را برای یادگیری و تسلط در کار و تجارت صرف نکردن یعنی سرمایهگذاری زمانی نکردن.
( شما سرمایهگذاری نمیکنید مگر اینکه همه چیز را یاد بگیرید و به کار و تجارت خودتسلط پیدا کنید) آیا این حرف منطقی نیست که هر کسی که بخواهد در کار و تجارت خود آدم موفقی باشه باید تمام فوت و فن کار را بلد باشد. اگر انتظار دارید که کارتون بگیره باید تمام فوت و فن اون را یاد بگیرید. مثلا اگر میخواهید نانوایی بزنید اول باید نون پختن را یاد بگیرید. مطمئنا هر چه بیشتر یاد بگیرید به همون نسبت هم موفقتر خواهید بود. هر میتوانید در مورد صنعتی که درون آن کار میکنید اطلاعات کسب کنید. اصلاً ببینید این صنعت چه اصول و قوانینی دارد، چگونه شروع شد، خودتان چطور شروع کردید.
4- آیندهنگری نداشته باشی:
آنهایی که شکست میخورند فقط امروز را میبینند. به همان چیزی تمرکز کنید که میخواهید سازمانتان ششماه آینده باشد. آینده مالی شما توی کار و تجارتتان بسته به کارهایی است که ظرف چندماه آینده انجام میدهید یا انجام نمیدهید. آینده شما بدون شک در راه است چه از الان برای آن برنامهریزی بکنید یا نکنید. آنهایی که شکست میخورند هیچ رویایی ندارند. تمام موفقیتها با رویا شروع میشود. بدون رویا مردم افسرده و بیحال میشوند. آیندهنگری بر میگردد به هدف. آیندهنگری بر دلایل دیگر تاثیر مستقیم بیشتری دارد، زیرا با آیندهنگری انسان کار را جدی میگیرد، شک نمیکند، برای آموزش دیدن و. . . . اهمیت قائل میشود.
5- نمیدانند چگونه کار و تجارت را به بقیه بشناسانند؟
اگر انتظار دارید که واقعا توی کار و تجارتتان موفق باشید یاد بگیرید کار را چگونه به بقیه بشناسانید. تمام سرمایه داران بزرگ میدانند چطور کارشان را به بقیه بشناسانند. اگر بلد نباشید کار را برای بقیه توصیف کنید مردم شما را جدی نمیگیرند. شما اگر یکی از مشتریهای خود را دعوت کنید و بعد به جای اینکه کارتان را معرفی کنید، بنشینید و حرفهای نامربوط بزنید چه اتفاقی میافتد؟ مشتری فکر میکند که کار و تجارت شما آنقدر هم خوب نیست در صورتی که این شما هستید که نتوانستهاید کارتان را خوب معرفی کنید. اگر بتوانید کار و تجارت خود را خوب معرفی کنید، میتوانید آن را همه جا با خودتان ببرید و توسعه بدهید. طرح کار و تجارتتان را بشناسید، جدی بودن خودتان را نشان بدهید.
6- هیچ تمرکزی رو کار و تجارت نداشتن
خیلی از مردم توی هر کار و تجارتی شرکت میکنند و هر کاری میکنند و تمرکز روی کارشان ندارند. مانند بچهای که مدام خود را با سازهای مختلف سرگرم و درگیر میکند. اولین قانون مبارزه: تمرکز بر روی نیروی خودمان است. همه کاره هیچ کاره نباشید. تصمیم بگیرید هدفتان چیست؟ روی هدفتان تمرکز کنید و آن را به بقیه نشان دهید. شما باید یاد بگیرید و به دیگران هم یاد بدهید.
بسیاری از افراد فکر میکنند که این کار یا تجارتی که دارند باید خیلی سریع جواب بدهد و سوددهی داشته باشد. کار یا تجارت تا وقتی با مدیریت صحیح انجام بشود سودآور است. بسیاری از مردم فکر میکنند باید در یک کار یا تجارت سرمایهگذاری کنند، اگر پولساز بود آنرا جدی بگیرند و در صورتی که اول باید کار یا تجارت را جدی بگیرند سپس کار و تجارت پولساز میشود. از افرادی نباشید که به دیگران میگویند شما اصلاً لازم نیست هیچ کاری انجام بدهید. بهترین کود برای مزرعه پولی است که مزرعهدار هزینه میکند. ( بهترین کود برای مزرعه جای پای باغبان است) اگر دوست دارید که کار و تجارت شما پیشرفت کند و اگر دوست دارید دیگران هم شما را جدی بگیرند باید تجارت کار و تجارت خود را جدی بگیرید.
2- شک بزرگترین قاتل کار و تجارت است، چون اعتقاد و ایمان شما را از بین میبرد.
از آدمهای خیالپرداز دوری کنید. هر کار و تجارتی ایمان و اعتقاد میخوادهد. آدمهای خیالپرداز همیشه میگویند اگه من بتونم تا ده سال این کار و تجارت را راهاندازی کنم. آنها هیچ وقت حساب و کتاب این کار را نکردهاند. شما وقتی شک میکنید نفوذتان رنگ میبازد. از آدمهای خیالپرداز دوری کنید یا صحبت نکنید، حتی اگر شما تنها کسی هستید که میتوانید تاثیرگذار باشید. به یاد داشته باشید: بعضیها خواهند توانست و بعضیها نخواهند توانست. هیچکس صددرصد موفقیت را در کارش ندارد، پسزدگی از ماهیتهای کار و تجارت است. رو این جمله تمرکز کنید: اوه خدای من! من عقب رونده شدم. به این دلیل شک قاتل است که همه را تحت تاثیر قرار میدهد.
3- هیچ زمانی را برای یادگیری و تسلط در کار و تجارت صرف نکردن یعنی سرمایهگذاری زمانی نکردن.
( شما سرمایهگذاری نمیکنید مگر اینکه همه چیز را یاد بگیرید و به کار و تجارت خودتسلط پیدا کنید) آیا این حرف منطقی نیست که هر کسی که بخواهد در کار و تجارت خود آدم موفقی باشه باید تمام فوت و فن کار را بلد باشد. اگر انتظار دارید که کارتون بگیره باید تمام فوت و فن اون را یاد بگیرید. مثلا اگر میخواهید نانوایی بزنید اول باید نون پختن را یاد بگیرید. مطمئنا هر چه بیشتر یاد بگیرید به همون نسبت هم موفقتر خواهید بود. هر میتوانید در مورد صنعتی که درون آن کار میکنید اطلاعات کسب کنید. اصلاً ببینید این صنعت چه اصول و قوانینی دارد، چگونه شروع شد، خودتان چطور شروع کردید.
4- آیندهنگری نداشته باشی:
آنهایی که شکست میخورند فقط امروز را میبینند. به همان چیزی تمرکز کنید که میخواهید سازمانتان ششماه آینده باشد. آینده مالی شما توی کار و تجارتتان بسته به کارهایی است که ظرف چندماه آینده انجام میدهید یا انجام نمیدهید. آینده شما بدون شک در راه است چه از الان برای آن برنامهریزی بکنید یا نکنید. آنهایی که شکست میخورند هیچ رویایی ندارند. تمام موفقیتها با رویا شروع میشود. بدون رویا مردم افسرده و بیحال میشوند. آیندهنگری بر میگردد به هدف. آیندهنگری بر دلایل دیگر تاثیر مستقیم بیشتری دارد، زیرا با آیندهنگری انسان کار را جدی میگیرد، شک نمیکند، برای آموزش دیدن و. . . . اهمیت قائل میشود.
5- نمیدانند چگونه کار و تجارت را به بقیه بشناسانند؟
اگر انتظار دارید که واقعا توی کار و تجارتتان موفق باشید یاد بگیرید کار را چگونه به بقیه بشناسانید. تمام سرمایه داران بزرگ میدانند چطور کارشان را به بقیه بشناسانند. اگر بلد نباشید کار را برای بقیه توصیف کنید مردم شما را جدی نمیگیرند. شما اگر یکی از مشتریهای خود را دعوت کنید و بعد به جای اینکه کارتان را معرفی کنید، بنشینید و حرفهای نامربوط بزنید چه اتفاقی میافتد؟ مشتری فکر میکند که کار و تجارت شما آنقدر هم خوب نیست در صورتی که این شما هستید که نتوانستهاید کارتان را خوب معرفی کنید. اگر بتوانید کار و تجارت خود را خوب معرفی کنید، میتوانید آن را همه جا با خودتان ببرید و توسعه بدهید. طرح کار و تجارتتان را بشناسید، جدی بودن خودتان را نشان بدهید.
6- هیچ تمرکزی رو کار و تجارت نداشتن
خیلی از مردم توی هر کار و تجارتی شرکت میکنند و هر کاری میکنند و تمرکز روی کارشان ندارند. مانند بچهای که مدام خود را با سازهای مختلف سرگرم و درگیر میکند. اولین قانون مبارزه: تمرکز بر روی نیروی خودمان است. همه کاره هیچ کاره نباشید. تصمیم بگیرید هدفتان چیست؟ روی هدفتان تمرکز کنید و آن را به بقیه نشان دهید. شما باید یاد بگیرید و به دیگران هم یاد بدهید.